((هوالغفارالذنوب))
ازغمت هردم دلم بشکست وغم ازحدگذشت
سالهای بی توبابا، سخت وبرمن بدگذشت
گریه هایم راتودیدی؟ناله هایم راشنیدی؟
درددلهای مراچه،ای پدرتومی شنیدی؟
چشم من اشکی ندارددردوغم پایان ندارد
برمن ودرددل من جزتوکس گوشی ندارد
گریه کردم ناله کردم من صدایت می زدم
ازغم توای پدر جان برسرخود می زدم
اشک من خشکیدبابا،دردوغم اشکم گرفت
رفتن توای پدرجان همه راازمن گرفت
ای پدرجان تودعاکن تاخدا مرگم رساندزودتر
تاپس ازمرگم ببینم روی ماهت زودتر
تهران ۹۱/۶/۲
تاريخ : دو شنبه 12 شهريور 1392
| 1:35 | نویسنده : حجت الاسلام سیدمجتبی موسوی الحسینی |